تلویزیون و سریال های تلویزیونی از محبوبترین و تاثیرگذارترین سرگرمیهای جهان هستند. این رسانه توانایی ارائه سرگرمی، اطلاعرسانی، آموزش و الهام بخشیدن به میلیونها بیننده در کشورها، فرهنگها و نسلهای مختلف را دارد. در این مطلب بهترین سریال های تاریخ تلوزیون را بررسی میکنیم.
بهترین سریال های تاریخ کدامند؟
چگونه میتوان سریال ها را بر اساس کیفیت، محبوبیت، تأثیر و ماندگاری آنها رتبهبندی کرد؟ طبیعتا پاسخی قطعی برای این سوال وجود ندارد، زیرا افراد مختلف ممکن است سلیقهها، ترجیحات و نظرات متفاوتی داشته باشند. با این وجود، ما بر اساس منابع مختلف، رتبهبندیها، بررسیها، جوایز و نظرسنجیها، فهرستی از ۱۰ سریال برتر تمام دورانها، از کلاسیک گرفته تا آثار مدرن را گردآوری کردهایم.
اینها سریالهایی هستند که از زمان و ژانر خود فراتر رفته و به نمادهای فرهنگی و شاخص تاریخ تلویزیون تبدیل شدهاند. در ادامه میتوانید لیست بهترین سریال های تاریخ را مطالعه کنید.
بریکینگ بد (۲۰۰۸-۲۰۱۳):
این سریال درام و جنایی داستان والتر وایت، یک معلم شیمی دبیرستان است که به سرطان ریه مبتلا میشود، و برای درآمد بیشتر به همراه شاگرد سابقش جسی پینکمن به یک تولید کننده بیرحم متامفتامین(مواد مخدر شیشه) تبدیل میشود. این سریال برای کیفیت بالای نویسندگی، بازیگری، کارگردانی، فیلمبرداری و موسیقی مورد تحسین قرار گرفته است و جوایز متعددی از جمله ۱۶ جایزه امی و دو گلدن گلوب را از آن خود کرده است. بریکینگ بد بهعنوان یکی از جذابترین و اعتیادآورترین سریالهایی که تا به حال ساخته شده است، در نظر گرفته میشود. در دنیای جذاب این سریال دو اثر دیگر نیز ساخته و پخش شده است: سریال Better Call Saul که داستان وکیل والتر وایت را روایت میکند و فیلم سینمایی El Camino که روایتگر داستان جسی پینکمن است. Breaking Bad اغلب به عنوان یکی از بهترین سریال های تاریخ تلویزیون در نظر گرفته میشود و منتقدان و طرفداران آن را به دلیل واقعگرایی، پیچیدگی، اخلاقیات و کیفیت آن تحسین میکنند.
دوستان (۱۹۹۴-۲۰۰۴):
این سریال کمدی حول محور زندگی، عشق و خندههای شش دوست است که در شهر نیویورک زندگی میکنند: ریچل، مونیکا، فیبی، جویی، چندلر و راس. فرندز برای کمدی، رمانس و شخصیتهای نمادین خود شناخته میشود و به یکی از محبوبترین و مشهورترین سریالهای جهان تبدیل شده است. این سریال بسیاری از سریالها و ژانرهای دیگر را نیز تحت تأثیر قرار داده است. سریال دوستان برنده چندین جایزه از جمله شش جایزه امی و یک گلدن گلوب است و در مجموع نامزد دریافت ۶۲ جایزه امی بوده است. گذشته از تمام این جایزهها فرندز یکی از پربینندهترین و پرپخشترین سریالهای تاریخ تلویزیون است و طرفداران وفادار و پرشوری دارد. بسیاری سریال Friends را به عنوان یکی از بهترین سریال های تاریخ تلویزیون و مخصوصا در ژانر سیتکام یا کمدی میدانند.
سوپرانوز (۱۹۹۹-۲۰۰۷)
سریال سوپرانوز بهعنوان یکی از بهترین درامهای تلویزیونی ساخته شده در نظر گرفته میشود، که با بررسی روانکاوانه و پویای خانواده تونی سوپرانو، رئیس گنگسترهای نیوجرسی، ژانر جنایی را متحول کرد. تونی با بازی استادانه جیمز گاندولفینی فقید تلاش میکند تا اضطراب و افسردگی خود را با انجام اعمال بیرحمانه در خانواده DiMeo تسکین ببخشد. این سریال مضامین قدرت، خیانت، مردانگی مخرب و رویای آمریکایی را از طریق خشونت، خیانت، و جاه طلبی های گزنده تونی و همکارانش مورد بررسی میدهد. واقعگرایی و شکوفایی در سبک سریال، جایگاه این سریال را به عنوان پدرخوانده تلویزیون معاصر تقویت میکند و سالها پس از پایان این سریال، سوپرانوز همچنان منبع الهامی است برای عصر طلایی تلویزیون.
بازی تاج و تخت (۲۰۱۱-۲۰۱۹)
بسیاری از تماشاگران سریال Game of Thrones را یکی از بهترین سریال های تاریخ میدانند. آنها این سریال را برای کیفیت بالای داستانسرایی، جذابیتهای بصری، و تاثیرگذاری تحسین میکنند. این سریال درام و فانتزی بر اساس مجموعه رمان «نغمه یخ و آتش» نوشته جورج آر آر مارتین ساخته شده است و جنگ قدرت و درگیری بین خانوادههای نجیب و حاکم قاره خیالی وستروس را به تصویر می کشد. آنها برای رسیدن به تاج و تخت آهنین رقابت میکنند. این سریال با ویژگیهایی مانند زمینه حماسی، کیفیت تولید بالا، بازیگران خوب، اکشن چشمگیر و پیچیدگیهای داستانی شناخته میشود و به یکی از موفقترین و تحسینشدهترین سریال های تاریخ تبدیل شده است. بازی تاج و تخت برنده ۵۹ جایزه امی شده است که بیشترین جایزه امی برای هر سریال درام است و در مجموع نامزد ۱۶۰ جایزه امی بوده است. علاوه بر جوایز این سریال رکورد تماشای غیرقانونی را نیز به خود اختصاص داده است و این نشان از تماشای گسترده این سریال در سراسر جهان است.
ساینفلد (۱۹۸۹-۱۹۹۸)
سریالی کمدی حول محور «هیچ» در این سریال زندگی روزمرهای شبیه به تمام زندگیهای دیگر به نمایش گذاشته میشود. ساینفلد روایتگر داستان چهار دوست است که در شهر نیویورک زندگی می کنند. این سریال با این ویژگیهای شناخته میشود: کمدی، پوچ، دیالوگهای جذاب و ارجاعات کمدی. به ساینفلد لقب «سریالی درباره هیچ» دادهاند. جری ساینفلد در این سریال نقش خود به عنوان یک استند آپ کمدین را بازی میکند و در تمامی قسمتهای این سریال بخش کوتاهی از سریال نیز به جری ساینفلد در حال تعریف کردن جک روی صحنه میگذرد. ساینفلد برنده ۱۰ جایزه امی و سه جایزه گلدن گلوب شده است و در مجموع نامزد دریافت ۶۸ جایزه امی و ۱۱ جایزه گلدن گلوب بوده است. ساینفلد طرفداران دوآتشه خود را دارد که این سریال را به فرندز ترجیح میدهند و همواره فرندز را به کپی کردن ایدههای ساینفلد محکوم میکنند.
منطقه گرگ و میش (۱۹۵۹-۱۹۶۴)
«منطقه گرگ و میش»، سریالی آنتولوژی به کارگردانی راد سرلینگ است که در دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی پخش شد، سریال زمینهای علمی تخیلی و پیشگامانه داشت که از طریق داستانهای متفاوت، تفسیرهایی گزنده درباره مسائل اجتماعی دنیای واقعی را ارائه میداد. در زمانی که ژانر علمی-تخیلی بیشتر بر ماجراجوییهای کهکشانی متمرکز بود، سرلینگ از «فضای بین نور و سایه» منطقه گرگ و میش استفاده کرد تا انتقادهای فرهنگی سختگیرانهاش را در لفافهی مواجهه با بیگانگان و داستان های ماوراء الطبیعه پنهان کند.
بر خلاف ژانر علمی و تخیلی معمول، سریال منطقه گرگ و میش آینهای بود برای مسائل اجتماعی معاصر مانند نژادپرستی، توتالیتاریسم و تفکر گلهای بود. این فرنچایز بازسازیهای بسیاری را به خود دیده است، اما سری اصلی سرلینگ، که به دلیل استفاده از ژانر علمی تخیلی برای افشای خطاهای دنیای واقعی مورد تحسین قرار گرفت، همچنان در اوج خلاقیت است که بازسازیهای مدرن آرزوی رسیدن به آن را دارند. میراث این سریال را میتوان در سریالهایی مانند آینه سیاه مشاهده کرد.
وایر (۲۰۰۲-۲۰۰۸)
هر گاه از یک خالق سریال میشنوید که اثر خود را با این نوع جملات توضیح میدهد: «رمانی برای تلویزیون» یا «یک فیلم سینمایی ده ساعته، مطمئن باشید که زمان زیادی را صرف تماشا و مطالعه سریال دیوید سیمون و اد برنز کرده باشد و به اشتباه این تصور را داشته که کپی کردن از این قالب سریالسازی کار راحتی است. اما وایر یکی از بهترین سریال های تاریخ است و طبیعتا کپی کردن از آن کار راحتی نیست.
وایر یک حماسه شهری است که به تدریج تمام نقاط تاریک شهر بالتیموری که به تصویر میکشد را لمس میکند: از پلیسها و فروشندگان مواد مخدر گرفته تا دانشآموزان دبیرستانی و سیاستمداران. وایر این باور را دارد که «همه قطعات و اجزای مهمند» و سپس این مفهوم را سر حوصله و به تدریج به نمایش میگذارد و بسط میدهد. وایر همواره در حال انتقاد صریح از سیستمهای مختلف جاری در آمریکای مدرن و وضعیت زندگی در این کشور است و هر بار انتقادات خود را محکمتر وارد میکند.
مدمن (۲۰۰۷-۲۰۱۵)
جملاتی که در ادامه میآیند باید ما را به دنیای سریال درام شبکه AMC یعنی «مدمن» ببرند، در این سریال ما داستان مدیر خلاقیت یک آژانس تبلیغاتی به نام دان دریپر(با بازی جان هم) و شاگرش الیزابت اولسون (الیزابت ماس) را دنبال میکنیم. این درام شخصیتپردازانه ما را وارد آژانس تبلیغاتی استرلینگ کوپر نیویورک میکند، که در آن دان، پگی و دیگر همکارانشان در حال دست و پنجه نرم کردن با تحولات اجتماعی بسیار آمریکا در دهه ۶۰ میلادی هستند. مدمن بهعنوان یک سریال تلوزیونی تفسیری کامل و جامع از شرایط اجتماعی آن دهه و درگیریهای افراد مختلف با مسائل جامعه را با طراحیهایی مربوط به آن دهه بهنمایش میگذارد، این دقت نظر یک سر و گردن از سریالهای مشابه بالاتر و سطح تلویزیون به عنوان یک رسانه را بالاتر میبرد. این سریال با کیفیت بالای بازیگری، نویسندگی و جزئیات تاریخی خیرهکنندهای که فراهم آورده، باعث شهرت و اعتبار شبکه AMC در بین شبکههای تلوزیونی شده است.
تویین پیکز (۱۹۹۰-۱۹۹۱)
فصل اول سریال دیوید لینچ و مارک فراست از ترکیب ژانرهای معمایی، جنایی گوتیک، ملودرامهای سوپ اپرا، ترسناک و ماوراءالطبیعه ساخته شده بود و عجیبترین چیزی به حساب میآمد که اکثر بینندگان تلویزیونی در آن سالهایی که همه فقط سه یا چهار کانال تلویزیونی داشتند دیده بودند.
- چگونه ملکهای که به خانه بازگشته، در یک شهر جنگلی به ظاهر آرام در شمال غربی اقیانوس آرام مرده و در کیسه پلاستیکی پیچیده شده؟
- چرا مامور اف بی آی دیل کوپر (کایل مک لاکلان) اینقدر به قهوه داغ و طعمهای مختلف پای علاقه داشت؟
- عبارت “جغدها آنطور که به نظر می رسند نیستند” دقیقاً یعنی چه؟
- و در نهایت چه مقدار از اینها را قرار است جدی بگیریم؟
این ها فقط بخشی از معماهایی هستند که در تویین پیکز برای مخاطبان ساخته میشود. فصل دوم ۲۵ سال بعد و با نام Twin Peaks: The Return در فضاهای بسیار متنوعتر و گیراتر به نمایش در آمد، لینچ با گذشت ۲۵ سال هنوز هم توانسته بود که سریال را عجیبتر هم بکند مثلا: MacLachlan حداقل سه نقش را در سریال بازی میکند.
فلیبگ(۲۰۰۲-۲۰۰۸)
طبیعتا این نکته بسیار لذتبخشی است که یک سریال بتواند طی زمان پخش خودش لذت و خنده را برای مخاطبانش به ارمغان بیاورد. اما این لذت وقتی دوچندان میشود که این نوع سریالها بتوانند در میان این خندهها حرفهایی عمیقتر هم برای گفتن داشته باشند و قبل از خستهکننده شدن و تکرار بتوانند آخرین تاثیرات خود را هم روی مخاطب بگذارند و بهموقع تمام شوند. فلیبگ از این نوع سریالهاست که مخاطب را با فیبی والر بریج به یک تور لذتببخش میبرد، او نقش یک زن خودتخریبگر را بازی میکند که سالمترین رابطهاش در سریال را با مخاطبی که نمیبیند دارد و یک کشیش جذاب با بازی اندرو اسکات. فیبی والر بریج حتی اگر با مخاطبش بهشکل مستقیم صحبت نمیکرد هم میتوانست مخاطب را در مشت خودش داشته باشد، اما شکستن دیوار چهارم با این صحبت کردنهای مستقیم با دوربین یکی از بهترین نمونههای این تمهید سینمایی باشد. شاید برخی با این انتخاب در بین ۱۰ سریال برتر مشکل داشته باشند اما من به عنوان نویسنده این مطلب این حق را برای خودم قائل شدم که اعمال نفود کرده و این سریال را هم در بین ۱۰ سریال برتر قرار بدهم.
سخن پایانی: بهترین سریال های تاریخ فقط همین ها نیستند!
طبق لیست ما، اینها ۱۰ سریال تلویزیونی برتر تاریخ هستند. البته، بسیاری از سریالهای عالی دیگر نیز وجود دارند که شایسته تقدیر و قدردانی هستند و ممکن است شما علاقهمندیها و نظرات خود را نیز داشته باشید. اما ما امیدواریم که این فهرست به شما بینش درستی از دنیای شگفتانگیز تلویزیون و سریالهایی که آن را غنی کرده است، داده باشد. به دنبال هر ژانری که باشید از درام گرفته تا کمدی، اکشن، فانتزی یا هر چیز دیگری یک سریال خوب برای شما وجود دارد. بنابراین، کنترل تلویزیون خود را بردارید، بنشینید و از این سریالها لذت ببرید.
اگر هم به دیدن سریالهای جدید تر علاقه دارید میتوانید این مطلب مجله روسکا را مطالعه کنید.